بستنX
فروشنده: اصلی
مسخ، اثر فرانتس کافکا، از مهمترین رمانهای کوتاه قرن بیستم است. در این داستان، با شخصیت و زندگی گرگور سامسا، فروشنده جوانی آشنا میشویم که یک روز صبح متوجه میشود به حشره ای بزرگ تبدیل شده است. طرح اصلی داستان به دو قسمت عمده تقسیم میشود: صحنه اصلی اول مسخ سامساست و قسمت دوم مطرود شدنش توسط اطرافیان، هنگام تلاش برای تطبیق با هویت جدید. بسیاری از منتقدان، گرگور سامسا را خود کافکا میدانند. این داستان، هدف بسیاری از مترجمان در سراسر دنیا بوده و البته فیلمهای کوتاه و بلند بسیاری براساس آن ساخته شده است.
" Franz Kafka" در تاریخ 3 جولای 1883 و در خانواده ای با طبقه اجتماعی متوسط به دنیا آمد. دو برادر کوچک تر "کافکا" در همان دروان نوزدای، وقتی "کافکا" تنها شش سال داشت، از دنیا رفتند و وی تبدیل به تنها پسر خانواده شد. هر سه خواهر او سال ها در اردوگاه کار اجباری آلمان ها از بین رفتند. "کافکا"ی جوان رابطه مناسبی با والدین خود نداشت. مادرش "جولی"، هیچگاه به استعداد نویسندگی پسرش ایمان نداشت. در طرف دیگر، پدر او تاجر بسیار موفقی بود و تاثیر به سزایی در شکل گیری زندگی و نویسندگی پسرش داشت. زبان اول او آلمانی بود.
از سال 1889 تا 1893 "کافکا" به مدرسه پسرانه در "Prague" فرستاده شد. پدرش دوست داشت او در مدرسه ای آلمانی درس بخواند، نه مدرسه جمهوری چک. سال ها بعد در سال 1906 وی موفق به دریافت مدرک دکترای رشته حقوق شد. چند سالی در کار بیمه مشغول به کار بود اما متوجه شد که زمان کافی برای نویسندگی ندارد. از این رو از کار خود استعفا داد و به صورت تمام وقت به نوشتن پرداخت.
در سال 1912 او وارد رابطه عاشقانه با دختری به نام " Felice Bauer" شد و این رابطه تا پنج سال به طول انجامید. دو سال پس از جدایی، "کافکا" به بیماری سختی مبتلا شد و علی رغم سال ها مقومت در برابر بیماری، افسردگی و استرس، سرانجام در سال 1924 دار فانی را وداع گفت
